روزی با خود فکر میکردم اگر او را با غریبه ای ببینم شهر را به آتش میکشم، اما الان حاضر نیستم کبریتی روشن کنم تا ببینم او کجاست...

| نوشته شده توسط javad

       به نام خدای که بهت گفته بودم ما رو بهم میروسونه اما تو نذاشتی                                                                                                                                                                  راستش همون جوری هستی که فکرشو میکردم مغرور خودخواه اصلا ازت انتظار نداشتم تو فیسبوک عکستو گذاشته باشی البته شاید من خیلی اونجوری هستم ولی خوب از این کارا بدم میاد دسته خودم نیست  این وبلاگو برای تو ساختم.باید بگم خیلی جدی هستی.خودتم میدونی من رو تو یه حساب دیگه باز کرده بودم از همون اول ولی بازم مثل همیشه هرچقدر من خوب بودم تو بد بودی.چجوری دلت میومد منو این جوری ببینی من که همچی رو بهت گفته بودم.بهت گفته بودم اگه نمیخوای اگه واقعا نمیخوای بگو نذار کار به این جا برسه اما تو هیچ وقت منو نمیخواستی.هیچ وقت نمیخواستم دیگه باهات ارتبات برقرار کنم.اما از این که نوشته بودی من ادمی که خیلی زود اعتماد میکنم به خودم گفتم واقعا که فهمیدم منظورت من بودم باید این کارو میکردم.قبل از این که بهت بگم چقدر دلم ازت پره باید بهت بگم که بدترین راه ممکن انتخاب کردی اخه این چه کاری بود دختر من دارم برای خودت میگم من که پسرم تازشم من میخواستم به خواهرتم اس بدم اما زنعموم گفتش این کارو نکن اگه اون لحظه جلو دستم بودی خفت میکردم.قبل از این ماجرا همیشه میخواستم عید بیاد تا تورو ببینم اما حالا دیگه دوست ندارم ببینمت درضمن از میداودی متنفرم.از اخرین دفعه که دیدمت خیلی گذشته ولی هیچی عوض نشده.اگه اخر قصه منو تو از اینم بدتر میشد بازم این درد به جون میخریدم.نمیدونم چرا این جوری کردی اما من تا به حال چیزی نگفتم که بخواد ناراحتت کنه.تو هر روز منو اذیت میکردی جون جواد نمیکردی؟با هروز تو ساختم.هرکسی جای من بود کم میاورد اما من تورو بیشتر از اینا میخواستم.

| نوشته شده توسط javad

 تو این سال جدید خیلی چیزا یاد گرفتم یعنی

یاد نگرفتم به زور یادم دادن

مهربونی کیلو چنده؟! عشق چیه ؟! دوست داشتن یعنی چی؟!

مگه دوستی هم هست که بخوای دوسش داشته باشی

اینجا همه سنگ خودشونو به سینه میزنن

حالم از همه چیه اینجا بهم میخوره

روزی صدتا اعلامیه فوت میبینم

ولی چرا نباید عکس من رو یکیشون باشه

به خدا اگه یه بار دیگه متولد میشدم عمرا اینجوری میشدم که الان هستم

یکم که با خودم فک میکنم میبینم اگه اصلا مهربونی و عشق نبود

زندگی چقد آسون میشد

همه خلاف این فک میکنن ولی همه ی اونا یه روز به حرفم میرسن

                                       خدا زندگی کردن دل میخواد که من ندارم پس زودتر خلاصم کن...

| نوشته شده توسط javad

 می روم جایز نیست من رفتم ...

| نوشته شده توسط javad

طوطی و کلاغ هر دو زشت و سیاه آفریده شدند

طوطی اعتراض کرد و زیبا شد ولی کلاغ اعتراض نکرد و زشت ماند

اکنون طوطی در قفس است و کلاغ آزاد است .

خدایا راضیم به رضایت


 

| نوشته شده توسط javad

خدایا
نمیدونم ازتو بیزارم
یا
از خودم ؟؟؟
همین الان متوجه شدم بهترین دوستم سرطان داره
دارم دیوونه میشم
باهام دردودل کرد
نتونستم جلوی اشکامو بگیرم
آخه چرا اینجوری میکنی خدا
 

| نوشته شده توسط javad

دلم یه نفر میخواد...

که ازم بپرسه چطوری؟

بگم خوبم....

بغلم کنه و بگه

دروغ بسه،چی شده؟!

 

| نوشته شده توسط javad

 داره حالم از این زندگی بهم میخوره ...

از آدماش،از جونوراش،از رنگش،از بوش از همه چیش ...

از اون آدماش که واسه یه لقمه نون دست به هرکاری میزنن

از اون آدماش که میخوان نشون بدن باهاتن اما تا پاش بیفته همشون جا میزنن...

احساس میکنم همشون الکی ان ...

از دست خدا شاکیم ... آخه چرا باید زندگی اینطوری باشه ...

خیلی دوست داشتم اصلا وجود نداشتم ،

اومدم به این دنیا که چی؟؟؟

که همش گول آدمایی مثل تو رو بخورم ...

که همش گناه کنم ...

که همش برای آدمایی مثل تو غصه بخورم ...

که همش مثل ... درس بخونم ، آخرش که چی ؟؟؟

برم زیر خاک،

حاصل این همه تلاش،فقط اینه که مورچه هارو سیر کنی ...

خیلی وقته که دیگه هیچ چیز به چشمم زیبا نمیاد ...

خیلی پشیمونم

از اینکه بهت اعتماد کردم ،

از اینکه به این سادگی قلبمو دادم دستت ،

خیلی پشیمونم

خیلی دوس داشتم میتونستم زمانو به عقب برگردونم

نه برای اینکه تویی که رفتیو برگردونم،نه،

به خاطر اینکه نذارم که بیای ...

 

خیلی وقت بود که دیگه حوصله ی وبو نداشتم

اما یه نفر باعث شد که هم تو رو فراموش کنم

وهم دوباره بیام اینجا

میخوام هم اینجا،تو این وب دلتنگیم،ازش تشکر کنم

بابت همه چی ، خودشم میدونه منظورم کیه !!!

منظورم همونیه که پستامو تا آخر میخونه ...

| نوشته شده توسط javad

 " روز ولنتاین و آغاز دوستیمون بر تو گل نازم مبارک "
یادته این جمله رو تو نامه واسم نوشته بودی
بالاخره بعد از کلی فحش خوردن ازت،قبول کردی که باهم دوست بشیم
هیچوقت اونروزا یادم نمیره یادش بخیر
یادمه شب دوستیمون تا صبح باهم اس ام اس بازی میکردیم
فرداش که رفتم مدرسه سرکلاس خوابم برد ولی دمش گرم معلممون هیچی نگفت
فقط آخر زنگ اومد بیدارم کرد گفت خوش گذشت،بعدش باخنده بهم گفت برو بیرون زنگ تفریح
وقتی که زنگ آخر میشد،ثانیه شماریهای منم شروع میشد
دلم میخواست زود زود زود زنگ بخوره تا بیامو تو رو ببینم
یادمه وقتی میرفتی کلاس زبان به جای اینکه گوش کنی دو کلمه یاد بگیری
همش واسم نقاشی میکشیدی،آخرشم نفهمیدم تو خیلی زیرکانه کار میکردی
یا معلمتون عرضه کلاس داری نداشت
منم همیشه بعد کلاس میومدم دنبالت تا نقاشیو ازت بگیرموباهم بحرفیم
چقدر زود گذشت
آخرین باری که با هم حرفیدیم یادته
یادته چقدر بهت التماس کردم
یادته چقدر خودمو خار کردم
یادته چقدر دنبالت اینورو اونور اومدم
اما تو چی؟؟؟ یادته بهم چی گفتی
گفتی برو دیگه هیچوقت بهم فکر نکن
دیگه هیچوقت نمیخوام ببینمت
من،من دیگه اهل این کارها نیستم
آره اینارو تو گفتی
من خرو بگو که چقدر ساده بودم
فکر میکردم که فقط میخوای دست از این کارا برداری
فکر میکردم یه چند مدت بگذره دوباره خودت برمیگردی
الان 2 سال شده وتو هنوز پیدات نیست گفتم که خودم مزاحمت بشم
چند روز پیش رفتم واست هدیه خریدم با هزار شوق و آرزو کادوش کردم واسه امروز
میخواستم بیام جلوی مدرستون تاهم کادو رو بهت بدمو هم بهت بگم که هنوزم خیلی دوست دارم
میخواستم ازت خواهش کنم که دوباره تو این روز واسه هم بشیم
اما قبل از اومدنم یه حرفایی شنیدم….. میدونی چی ؟؟؟؟؟
شنیدم که با یکی دوستی و خیلی همدیگرو دوست دارید
فکر میکردم دلیل اینکه برنگشتی این بود که هنوزم سر حرفت هستی و دور این دوستیا خط کشیدی
نگو یکی جامو واست پر کرده
بعد از شنیدن این حرف بازم اومدم دنبالت اما تو حتی به خودت جرات ندادی که بهم نگاه کنی
یعنی انقدر ازم بدت میاد یعنی انقدر تنفرانگیزم
واست متاسفم من نمیخواستم که دوباره واسه دوستی به پات بیفتم
فقط میخواستم بابت عشق جدیدت بهت تبریک بگم

هیچوقت آهنگ های آرمینو انقدر دوست نداشتم که الان دارم
هیچوقت واسم انقدر معنی نداشتن که الان دارن
چقدر گوش کردن بهشون لذت بخشه
یعنی این یارو اینقده بدرد بخوره       که باعث شده حال تو ازم بهم بخوره
از منی که همه جوره باتو بودم        منی که به دور از حاشیه ها با تو بودم

 

 

| نوشته شده توسط javad

 ساعت شنیــ ی رو میز اتاقمـ و برمیگردونمـ و بهش زولــ میزنم و بهتــ فکر میکنم
انقد دوســـ دارم الان بارونــ می اومد و منمــ بیرون بودم
انقد دوســ دارم یه چتر مشکیــ مردونه دسمــ بود و دسم و دورتــ حلقه میکردم و زیر بارونــ
که هزار بار زیرشــ با هم قولــ و قرار گذاشتیم راه میرفتمـــ
انقد دوســ دارم روزیــ رو که واسه بار اولتــ دیدمتــ و دوباره ببینم
و بشنوم او فحشـــــــــ زشتــ رو که بهم دادیــ !!!
انقد دوســ دارم وقتایی و که یه رز سفید ۴ تومنیـــ و که با پول تو جیبیم میخریدمـــ
و با کلی ذوقـــ واستــ می اوردم و میگفتیـــ تو خودت گلیـــ دوباره میدیدمــ
انقد دوس دارم اون کشت ارشادی و که میگفت چه نسبتی داریین
تو با ترســ میگفتیــ پسر عمومه و منــ میگفتم دختر خالــمه!!
اخ که چقدر زود گذشتــ خوردن اون لواشکهایــ ترش و ملســـ
اخ که چقدر زود گذشت جیم شدن از کلاسای درس
دلم گرفته الان همین الان که دارم اسمتــ و رو گوشیمــ لمســ میکنم
اس امــــــ اس هایــ شبونه
دعواهای بچـــــــــگونه
حرفایـــ عاشقونـــه
قهرایـــ زود زودکیـــ و
اشتی هایـــ دلبرونه
چقـــدر زود گذشتـــ اون همه دوستـــ داشتن
و اول اسم و انگلیشـــــ نوشتن رو پلـــ عابــــر پیاده
امروز دلم میخواد تو
وب دلتنگیمـــــــــ بنویسم
که انقدر دلمـــ تنگ شده واست که خـــدامـــــ دلواپسم شده
نمیدونم وقتیـــ دوباره یه روز ببینمتـــ چی بهتـــ میگم
یا تو چی داری که بهم بگی...!
شاید بزرگ شدن و خانــــوم شدن
یا قد کشیدن و اقا شدنــــ
رو دوســـ داشتن آدمـــا تاثیر میزاره
نمیدونم شاید دوســــ داشتنــ و خواستنمـــ کهنه میشــــه
شاید عشقمـــ دستـــ دوم میشه و بایـــد یه نو شـــ و جاش خرید
شاید دیگه عشقی نیست و همه عشقا شده چــینیـــــ
دیگه آبیــ تو جاکلیدی قلبیـ که تو بهم دادی نیست
مثـــه خودت که رفتی و از اولــمـــ انگار نبودی
خیلی وقتا از اون انقد دوســ داشتنا و اخـــ چقدر زود گذشتنا میگذره
من رفتم و توام رفتی و موند همین دلتنگیا ی بی خودی
من میشینمـــ و به خیلی چیزا فکر میکنم و چشامـــ و میبندم....
اسپیکر پی سی و بلند میکنم:
دل دل ، دل دیوونهــ
کیــ قدر تو رو میدونهــ
عشــق نیستـــ
حالتــــــو ویرونهـــ
اون کهــــ تو دلــمـ جاشهـــ
با عشقیـــ که تو چشماشهـــ
ایـــ کاش
مالـهــ من باشهـــــــــــــــــــــ

 

 

| نوشته شده توسط javad

pctfx3.3

Lonely Girl Template

Interactive Multimedia CD Catalogue گروه طراحي چندرسانه اي وبلاگ رسانه گشت و گذار در دنياي رسانه هاي ديجيتال Medium Blog - Digital Media World قالبهاي رايگان سايت و وبلاگ Advanced Persian Blog Templates

اطلاعات مربوط به كارگاه طراحي قالب: Professional Web Site Design Center Template Design Workshop, دانلود قالب هاي وبلاگ Template Design Workshop, جزئيات قالب هاي رايگان Template Design Workshop, وبلاگ كارگاه طراحي قالب Template Design Workshop, جستجوي قالب هاي وبلاگ Template Design Workshop, تماس با كارگاه طراحي قالب Template Design Workshop, درباره كارگاه طراحي قالب

اطلاعات مربوط به گروه طراحي چندرسانه اي: Web Development Department - Multimedia Design Group , بخش توسعه وب - گروه طراحي چند رسانه اي Web Designing Department - Multimedia Design Group , بخش طراحي وب - گروه طراحي چند رسانه اي Multimedia Designing Department - Multimedia Design Group , بخش طراحي چند رسانه اي - گروه طراحي چند رسانه اي Blog - Multimedia Design Group , وبلاگ - گروه طراحي چند رسانه اي

اطلاعات مربوط به تكنوراتي: pictofxt Farsi Blog برنامه نویسی تحت وب

ثبت سایت دامنه فارسی لینوکس سرور